خبرگزاری تسنیم؛ گروه اقتصادی ــ دکتر محمدتقی امانپور، از اعضای هیئت مؤسس جهاد سازندگی و نظریهپرداز سیاستگذاری در حوزه کشاورزی و منابع طبیعی است. وی اخیراً در خبرگزاری تسنیم، طی ۱۴ یادداشت سیاستی، راهکارهایی کلیدی در زمینه حفظ منابع آب ارائه کرده است. با توجه به اظهارات قابل تأمل مسئولان درباره عدم توانمندی در حفظ نزولات دریافتی، تلاش شد طی گفتوگوی مکتوب با این سیاستگذار صاحبنام، چالشها و فرصتهای شرایط جدید بررسی شود. متن زیر، حاصل این رفت و برگشت است:
* * * * *
طی هفتههای اخیر، پس از یک دوره خشکسالی طولانی، لطف و رحمت واسعهٔ خداوند شامل حال کشور ما شده است. دو هفته پیش بارشها کمکم آغاز شد و سپس شدت گرفت؛ و اکنون، برف و باران در وسیعترین سطح و میزان، در سراسر کشور، اسباب شادمانی مردم شده و حتی در برخی موارد، باعث بروز خسارتهایی ــ هم مالی و هم جانی ــ گردیده است. طرفه اینکه تازه آغاز راه است؛ چرا که تا پایان سال شمسی و تا پایان سال آبی (یعنی تا مهرماه سال ۱۴۰۵)، تحولات غیرقابلپیشبینی دیگری نیز رخ خواهد داد. این وضعیت، در حالی است که تا چند هفته قبل ــ اوایل آذرماه ــ در سراسر کشور، فریاد «العطش» و کمآبی بلند بود. برخی از صاحبنظران، بهناآگاهی وحشتآفرینی کردند و بذر ناامیدی کاشتند؛ بهگونهایکه ادعا میشد «در سراسر کشور، قحطی آب خواهیم داشت»، و لذا مردم را به خرید سکونتگاه در شمال یا مهاجرت به خارج از کشور دعوت مینمودند.
بیشتر بخوانید
یادداشت امانپور | بخش اول از سهگانۀ «دیپلماسی آب»یادداشت| فرصت «صد تریلیون دلاری» حوضه آبخیز خزر
مردم، سؤالات پاسخدادهنشدهٔ فراوانی را مطرح کردهاند که پیشتر در فرایند انتشار یادداشتهای مرتبط با راهکارهای چارهجویی آب، بعضاً پاسخگویی شده؛ هرچند سؤالات جدیدی نیز مطرحشده که همچنان در انتظار پاسخگوییاند.
بهمناسبت اتمام کتاب «حکمرانی آب» ــ که امید است هرچه زودتر، بهعنوان یک بولتن ارزشمند و تاریخیِ ماندگار، منتشر گردد ــ در ادامه به تعدادی از سؤالات مخاطبین محترم که بهویژه پس از بارندگیهای اخیر، بر سر زبانها جاری شده، پاسخگویی میشود.
سؤال ۱) چرا نزولات جمعآوری و بهرهبرداری نمیشوند و در بیابانها تبخیر میگردند یا در دریاها تخلیه میشوند؟!
پاسخ ۱) سؤالی منطقی و شایسته است. اگر سفرههای آب زیرزمینی در حال تخلیهاند و اراضی دچار فرودنشست میشوند؛ و اگر نزولات، جلوی چشم مردم، به سیلابی مخرب تبدیل شده و در دریاها و آبانباشتها ــ بدون هیچ بهرهبرداری ــ تخلیه میگردند، یا در بیابانها بطور کامل تبخیر میشوند؛ پس چرا مدیریت و بهرهبرداری از آنها صورت نمیگیرد؟! واقعاً چه موانع و مشکلاتی وجود دارد؟ بیمناسبت نیست که برخی از این مشکلات و راهکارهای مرتبط با آنها را با هم مرور کنیم.
۱. لحظهای بودن سیلابها
تولید سیلابها لحظهای است؛ و همهٔ این اتفاقات، در یک روز یا یک هفته ــ بصورت مستمر یا بهتناوب ــ وقوع مییابد. در برخی از مناطق کشور، سدسازی صورت گرفته و تنها بخشی از سیلابها که در حوضهٔ آبخیز سدها قرار دارند، جمعآوری میشوند؛ بقیهٔ آنها ــ که خارج از این حوضهاند ــ یا در بیابانها تبخیر میگردند، یا در دریاها تخلیه شده و لذا بدون هیچ مانعی، از دسترس خارج میشوند.
۲. هزینهٔ سنگین سدسازی
سدسازی، هزینههای سنگینی دارد و امکان ساخت سد برای همهٔ مسیلها ــ بهمنظور ذخیرهٔ سیلاب و بهرهبرداری در طول سال ــ وجود ندارد. درعینحال، بسیاری از این مسیلها، از نظر حجم رواناب، برای سدسازی با رویکرد جمعآوری و ذخیرهٔ آب، اقتصادی نیستند.
۳. ناکارآمدی در کنترل سیلابهای سرگردان
در برخی مناطق، سیلابها خروشان، تخریبکننده و غیرقابلکنترلاند؛ یا کنترل آنها نیازمند هزینهٔ بسیار فراوان است؛ یا اینکه بهشدت پراکنده و فراوان هستند ــ و تاکنون چارهجویی جدی برای مدیریت آنها صورت نگرفته است.
۴. تصدّیگری دولتی: ریشهٔ ناکارآمدی
عدم اقدام مؤثر و جامع، ناشی از ناکارآمدی نهادی و تصفیهٔ تصدّیگری است؛ زیرا هر یک از اقدامات مذکور مستلزم بودجهگذاری است، در حالیکه دستگاه متولی نمیتواند منابع مالی آنها را تأمین کند.
۵. غیراقتصادیبودن بسیاری از سدها
چنانچه حتی در برخی دیگر از نقاط نیز سد ساخته شود، باید توجه داشت که سیلابها دائمی نیستند؛ و در برخی سالها، حجم آنها آنقدر ناچیز است که احداث سد در بسیاری از مناطق غیراقتصادی خواهد بود. اینگونه مشکلات ــ هرچند کموبیش همهجا دیده میشوند ــ چارهجوییِ دشواری نیستند. راهکارهای ۱۴گانهای که در یادداشتهای تسنیم ارائه و منتشر شدهاند، بطور جامع به تمام راهکارهای ممکن، عملی و قابل اجرا ــ بهویژه با مشارکت مردمی ــ پرداختهاند؛ که در ادامه مروری کوتاه بر برخی از آنها خواهد آمد.
۶. مهار سیلابهای سرگردان: تجربهٔ خور و بیابانک
در یکی از یادداشتهای تسنیم، اقدامات موفق در جمعآوری سیلاب شهرستان خور و بیابانک (استان اصفهان) با مشارکت مردم گزارش شده است: در خروجی حوضههای آبخیز و در مناطق مناسب، بندهای خاکی ارزانقیمتی با مشارکت مردم ساخته شد؛ و سیلابها مهار گردید ــ نه بهمنظور انباشت و ذخیره برای مصرف سالیانه، بلکه بهمنظور تغذیهٔ سفرههای زیرزمینی. دستاورد این اقدام، مهار بیش از ۵۰ میلیون مترمکعب سیلاب بوده است. در همان منطقه، ظرفیت مهار تا ۱۵۰ میلیون مترمکعب دیگر نیز وجود دارد که همچنان رها شده و در بیابان تبخیر میشود. کافی است دستگاه متولی، مردم و خیرین را فراخواند و از محل صندوق توسعه سرمایهگذاری بخش کشاورزی، به آنها برای اجرای چنین پروژههایی وام اعطا کند. با این اقدام ارزشمند، حتی در مرکز بیآبی کشور، ۲۰۰ میلیون مترمکعب سیلاب مهار، به سفره تغذیه و سپس اسبابِ آبادانی، شکوفایی و تمدنسازی در بیابانها خواهد شد.
۷. تزریق مستقیم به سفره از طریق چاه
روش دیگری که در ۵۰ کشور جهان آزمایش و اجرا شده ــ و در ایران نیز در چند نقطهٔ جنوبی بهکار گرفته شده ــ این است: سیلابها پشت بند و سدهای کوچک خاکی مهار شده، و پس از تهنشینی رسوبات و زلالشدن آب، از طریق لولهکشی و پمپاژ به مناطق دیگر منتقل میشوند؛ سپس، آب در چاههای کشاورزی موجود یا چاههای جدیدی که بههمین منظور حفر میشوند، تزریق مستقیم میگردد. این روش، آسان، ارزان، و فوری است و میتواند سطح آب چاههای کشاورزی را بهسرعت بالا ببرد.
۸. صندوق توسعه سرمایهگذاری: بستری برای مشارکت مردمی و تأمین مالی
ازآنجاکه منابع مالی مستقیم برای اجرای چنین پروژههایی توسط دستگاههای دولتی محدود است، راهکارهای جایگزینی برای تأمین مالی وجود دارد.
صندوق توسعه سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، وامهای بلندمدت و با سود اندک برای اینگونه پروژهها فراهم میکند؛ بهگونهایکه سهم وامگیرنده ۵۱ درصد و سهم صندوق ۴۹ درصد است. براساس مصوبهٔ قانون بودجه سال ۱۴۰۴، جهاد کشاورزی موظف است چهل همت از اموال و داراییهای غیرمولد را بفروشد و وجوه را به صندوق واریز کند ــ هرچند این فرایند، دیرهنگام و سخت است. راهحلی بسیار کارآمد، آسان و سریع این است که معادل چهل همت از همین داراییها مستقیماً به صندوق واگذار شود تا خودِ صندوق نسبت به مولدسازی آنها اقدام کند. صندوق دارای ارتباط گسترده و مستقیم با مردم است؛ و داراییهای مذکور نیز در سراسر کشور پراکندهاند. علاوه بر این، صندوق یک نهاد دولتی و یک شرکت مادر تخصصی است که واگذاری داراییهای دولتی به آن، کاملاً قانونی است.
بنابراین، مولدسازی، نقدشوندگی و تهاتر این داراییها ــ با مشارکت مردم ــ بسیار آسان و کارآمد خواهد بود؛ بطوریکه در بسیاری از موارد، همین داراییهای کارشناسیشدهٔ دولتی میتوانند بهعنوان سهم دولت در یک یا چند پروژهٔ مشارکتی واگذار شوند؛ و مردم نیز بهراحتی بتوانند در اجرای آنها مشارکت کنند. مدیران و کارشناسان صندوق، افرادی ذیصلاح و امین هستند؛ و دولت میتواند برای نظارت بر فرایندهای کارشناسی، قیمتگذاری و واگذاری، یک ناظر ذیصلاح نیز منصوب کند ــ بهگونهایکه نقش وی، تسهیلگر و تشویقکننده باشد، نه بازدارنده یا کندکنندهٔ فرایندهای تخصصی و مشارکتی.
سؤال ۲) چرا از فناوری آبخوانداری و آبخیزداری برای چارهجویی چالش آب بصورت وسیع استفاده نمیشود؟ همه قوانین و سیاستهای مورد نیاز هم مصوب و ابلاغ شده است؛ مشکل کجاست؟
پاسخ ۲) هماکنون یک چالش بین دولت و مجلس به وجود آمده که آیا تکلیف اجرای ۲۵ میلیون هکتار آبخیزداری در برنامه هفتم منطقی است یا باید به ۷ میلیون هکتار کاهش یابد؛ زیرا منابع مالی کافی وجود ندارد. حقیقتاً این نوع چالشها بعضاً اسباب خجالت میشود. زیرا قرار نیست که دولت و حکمرانی هزینه اجرای پروژههای آبخیزداری را بدهد. فقط لازم است هزینههای مطالعات اوّلیه و مدیریت راهبردی پروژهها داده شود. و اصولاً نباید آبخیزداری و آبخوانداری مجری دولتی و منابع مالی دولتی داشته باشد؛ اوّلین آفت آن ساختارهای خصولتی هستند که میروند کل بودجه را صاحب میشوند؛ که متأسفانه چند بار تکرار شده و فاجعهبار بوده است.
اصولاً آبخیزداری و آبخوانداری باید با مشارکت و سرمایهگذاری بهرهبردار مردمی باشد. این پروژهها بدون مشارکت و حضور بهرهبرداران مردمی اصولاً موضوعیت ندارد. با فرایندهایی که همین نظام مظلوم مصوب کرده، اجرای این پروژهها در همه مراحل مطالعات اوّلیه، امکانپذیری، تهیه سند مدیریت جامع در حوضه آبخیز، طراحی و اجرای پروژهها میتواند از مکانیزم تهاتر هزینهها با بدهی مالیاتی استفاده شود؛ که نیازی به هزینهکرد دولت نباشد. و سپس از مکانیزمهای ارزشمند بازار آب برای فروش آب تولیدی و یا تغذیهشده به سفره استفاده شود؛ که منجر به درآمد پایدار میشود. و نهایتاً عرصه آبخیزداریشده مستقیم و غیرمستقیم با مشارکت دیگران بهرهبرداری شود؛ که یک فرایند تحولآفرین را برای خلق ارزش افزوده میشود.
البته به هر میزان برای آبخیزداری تکلیف شود؛ چه ۲۵ میلیون هکتار یا بالاتر و هزینههای مطالعه و مدیریت راهبردی آن تأمین شود؛ حتماً اولویت دارد و یک اولویت استراتژیک است. و نباید درفرآیند کوچکسازی ساختارها و هزینه قربانی شود. برای آنکه نهادهای عمومی و خصولتی عمومی و خصوصی که تمایل به مشارکت در آبخیزداری دارند افسرده نشوند؛ آنها نیز به عنوان یک سرمایهگذار تشریف بیاورند؛ از همین مکانیزم و بدون تصرف بودجههای دولتی سرمایهگذاری و خلق درآمد و ثروت کنند. خدا شاهد است برکت این کار هزاران برابر بیش از تصرف بودجههای ناچیز دولتی است. ضمن اینکه بدنامی هم ندارد و عاقبت به خیر هم میشوند و با حضور در کنار مردم و با مشارکت با مردم محبوب هم میشوند. این سرورانی که دائم دارند برای محبوب شدن هزینه میکنند؛ چه بهتر که این هزینهها را در راستای تحقق آرمانها و رهنمودهای مقام معظم رهبری باشد؛ که اسباب آبادانی و شکوفایی تمدنساز فراهم شود. اگر با راه و روش مدیریتی آن آشنا نیستند؛ تشریف بیاورند؛ با آنها همراهی خواهد شد.
سؤال ۳) تکلیف دیگر راهکارها چه میشود؟
پاسخ ۳) تدوین و ارائه ۱۴ راهکار برای چارهجویی چالش آب و انتشار آن و پاسخگویی به سؤالات و ابهامات مخاطبین که تا کنون در ۸ مورد انجام و منتشَر و شده و هماکنون با یادداشت نهم پاسخگویی به سؤالات، بگونهای خلاصهای از مهمترین آنها مجدداً تبیین و تأکید میشود. نباید برای چارهجویی چالش آب جای تردید باشد؛ لذا در یک مرور کوتاه به بعضی از آسانترین و سریعترین راهکارها مجدداً اشاره میشود.
۳.۱. صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی با استفاده از کود نوآورانه زئوبیو
اینکه یک اختراع مشترک ایرانی و روسی منجر به تولید کود نوآورانه برای کاهش مصرف آب شده است. باید یک خبر جنجالی باشد که رسانهها و دستگاهها به دنبال آن باشند. اختراع در داخل و خارج ثبت شده و تولید هم یک روش کارآمد بدون کارخانه و با مولدسازی کارخانجات خوابیده و یا در حال توقف مردم آغاز شده است. این رویکرد واقعاً انقلابی و نوآورانه است. معادن و مواد اولیه درجه ۱ و فراوان مورد نیاز در داخل کشور وجود دارد. فناوری اختراعی ثبتشده وجود دارد. کارخانجات بخش خصوصی متوقفشده و یا در حال توقف وجود دارد، مصرف آن هم اقتصادی و قابل قبول است. هم در اراضی آبی منجر به کاهش دورههای آبیاری و لذا منجر به کاهش برداشت آب از سفره و فروش سهم آب به بازار آب و کسب درآمد از فروش آب و کسب درآمد از محل افزایش کمی و کیفی محصول میشود و همچنین کارخانجات تعطیلشده یا نیمهتعطیل فعال میشوند، معیشت و اشتغال و امنیت غذایی رونق میگیرد. مگر حکمرانی چه میخواهد؟!
اگر مراتب مذکور به یک برنامه ملی تبدیل شود و همه دستاندرکاران مشارکت کنند؛ اینجا نهادهای خصولتی، خیرین، سرمایهگذاران مردمی همگی میتوانند مشارکت کنند. دولت هم میتواند یک نقش ویژه و تشویقکننده از محل کاهش واردات داشته باشد. به هر صورت الآن دولت برای واردات کالای اساسی و نهادههای دامی ارز هزینه میکند. استفاده از کود نوآورانه ضمن کاهش مصرف آب و خلق ارزش افزوده از محل فروش آب به بازار آب که در حقیقت نوعی عدم برداشت آب مازاد و عقد قرارداد با آب منطقهای هر استان خواهد بود که محل درآمد پایدار برای مالک چاه و محل تزریق آب به سفره میشود؛ در عین حال عملکرد دیگر کود مصرفی افزایش تولید است. حداقل ۳۰ درصد و حداکثر ۵۰ درصد افزایش کمی و کیفی تولید خواهیم داشت؛ زیرا ضمن آرامرهش آب و تأمین آب مورد نیاز گیاه به تغذیه و غنیسازی خاک هم کمک میکند که مجموعاً منجر به افزایش تولید میشود. در این برنامه ملی میتوانیم آنچه با افزایش تولید منجر به کاهش واردات میشود؛ مابهالتفاوت ارز دولتی و ارز آزاد مربوطه به حساب صندوق توسعه سرمایهگذاری در بخش کشاورزی واریز شود؛ تا با انباشت سرمایه واقعی برای مردم و هم متقاضیان وام برای اینگونه پروژهها و با اولویت پروژههای مرتبط با حل چالش آب مصرف شود.
۳.۲. مهار و بهرهبرداری از سیلابهای سرگردان
اصلاً این یادداشت با چگونگی مهار و بهرهبرداری از سیلابها شروع شد و مواردی هم ذکر شد. علاوه بر مواردی که ذکر شد؛ یک راهکار بسیار عالمانه در مهار سیلابها استفاده کارآمد از زیرساختهای انجامشده است. هماکنون ۳۷ ایستگاه تحقیقاتی با وسعت ۶۴۰۰۰ هکتار جهت پایلوتسازی فناوری آبخوانداری در کلیه اکوسیستمهای متنوع موجود کشور احداث شده است. این ایستگاهها هماکنون با گذشت بیش از ۲۵ سال که نگهداری عمدهای نشده در حال حاضر هم دارد مؤثر کار میکند. با مطالعات انجامشده همین ایستگاهها و نقاط دیگری که در مطالعه آمده تا ۲۰۰ هزار هکتار قابل توسعه است و توان مهاربخشی از سیلابهایی که دارد هدر میرود دارد و میتواند بیش از ۵ میلیارد متر مکعب و شاید بین ۷ تا ۱۰ میلیارد مترمکعب سیلابهای لحظهای و خروشان را جمعآوری، مدیریت و به سفره تغذیه و امکان بهرهبرداری بهینه را فراهم کند؛ که یک فرصت طلایی برای صاحبان سرمایه است. و اصل و فرع سرمایهگذاری برای احیا و توسعه هر ایستگاه اعم از ایستگاههای موجود و یا طراحی و ایجاد ایستگاه و پروژه جدید با بدهی مالیاتی قابل تهاتر است. مرجع حامی این رویکرد هم پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری کشور است که آمادگی دارد همهگونه همکاری کند و با توسعه وضع موجود و ایجاد ایستگاههای جدید بخش قابل توجهی از سیلابهای سرگردان مهار و بهرهبرداری میشود.
۳.۳. مدیریت جامع حوضههای آبخیز
آبخیزداری در هر سطحی که در حوضههای آبخیز انجام شود گامی برای مهار سیلابهای سرگردان که هدر میروند برداشته میشود که بگونهای به آنها اشاره شد. اما مدیریت جامع حوضههای آبخیز یک رویکرد جامعنگَر در آبخیزداری است که ضمن مدیریت نزولات و جلوگیری از شکلگیری سیلابها و جلوگیری از هدررفت آنها؛ ضمن فراهم کردن امکان بهرهبرداری پایدار از نزولات؛ بهرهبرداری جامع از دیگر منابع از جمله منابع خاک، منابع گیاهی و جانوری و همچنین شکلگیری اقتصاد زیستمحیطی و اقتصاد اکوسیستمی را فراهم میکند. هزینههای قابل انجام با بدهی مالیاتی قابل تهاتر و روشهای ورود و مصوب شدن پروژه و اجرای آن هم بسیار شفاف و کارآمد است. این عرصه بسیار وسیع توسعه کسبوکار است و هیچ فردی ناامید نمیشود. در ۱۶۵ میلیون هکتار اراضی سرزمینی میلیونها زیرحوضه از کوچک و بزرگ وجود دارد که سرمایهگذار و مشارکتکننده مردمی با انتخاب یک زیرحوضه و با همکاری مشاور ذیصلاح نسبت به تهیه طرح امکانپذیری و سپس تهیه سند مدیریت جامع اگر اقدام کند؛ شورای عالی مدیریت جامع همان استان سند را تصویب و ابلاغ نموده و مستند به آن همه دستگاهها مکلف به همکاری میشوند و نیازی به خواهش و تمنا و التماس و یا پوشیدن کفش آهنین برای اخذ مجوزها وجود ندارد. پایلوتسازی این اقدام هماکنون آغاز شده و شایسته است که از فرصتها بصورت کارآمد استفاده شود.
۳.۴. آبیاری سیلابی
اگر به قزوین تشریف ببرید در بخشهای میانی حوضههای آبخیز در شمال غربی دشت و در اطراف شهر قزوین باغات دیم وجود دارد که اصطلاحاً باغستان نامیده میشود. سال گذشته هم ثبت جهانی شد. باغستانها استخرهای کمعمق هستند که در فرایند استفاده از سیلابها با هم مرتبط هستند و مازاد سیلابها از هر کدام به دیگری سرریز میشود. یک سیل خروشان به چند شاخه تقسیم و با آرامش به این باغات دیم هدایت و آببندهای کمعمق پر از سیلاب شده و باغات اینگونه آبیاری میشوند. در کرمان و یزد و خراسان جنوبی و رضوی این رویکرد برای زراعت سیلابی استفاده میشود و در این آببندهای کمعمق گندم و جو و دیگر محصولات بصورت دیم کشت و با سیلاب یک یا چند بار آبیاری میشوند. به این ترتیب سیلابها مهار و بهرهبرداری شده و از هدررفت آنها جلوگیری میشود. خداوند رحمت کند پدران ما را که در همین سرزمین خشک و بیابانی با خلق فناوریهای کارآمد و آسان سیلابها را مهار و بهرهبرداری کردند و ما فرزندان خلف و ناخلف با ناکارآمدی و با در اختیار داشتن ابزار و ماشینآلات روزآمد همت نکرده و سیلابها را رها کرده و در بیابانها تبخیر و یا در دریاها تخلیه میشوند. خداوند هرگز متولیان این امور را نخواهد بخشید و باید حتماً از روزی که باید پاسخگو باشند نگران باشند.
سؤال ۴) نخبگان و دانشگاهیان چه جایگاهی دارند؟
پاسخ ۴) اینکه تبلیغ میشود نقش نخبگان و دانشگاهیان این است که پیشنهاد بدهند نوعی گفتار درمانی است. زیرا این پیشنهادها چه واقعی و کارآمد و چه نمایشی باشد اگر دریافت شود به مقامات پایینتر ارجاع میشود و آنها هم در سلسلهمراتب اجرایی آنها را به دیگران ارجاع میدهند و نهایتاً به دست کارشناس مربوطه میرسد که اگر ناراضی و معترض نباشد و بخواهد خدمت کارآمد انجام دهد امکان و بودجه و ساختار اجرای آنرا ندارد. لذا میتوانیم برای نخبگان و دانشگاهیان رویکرد دیگری پیشنهاد کرد که تحولآفرین باشد. بیاییم به هر دانشگاه کمک کنیم یک تعاونی ملی فراگیر متشکل از اساتید، کارمندان شاغل و بازنشسته و دانشجویان در حال تحصیل و دانشآموختگان تشکیل دهد. و هر کدام یکی از راهکارهای ۱۴ گانه را بروند در یکی از عرصههای سرزمینی وسیع که میلیونها حوضه آبخیز فرعی با وسعتی از هزار هکتار تا صدها هزار هکتار دارد انتخاب و یک پروژه مدیریت جامع اجرا و بهرهبرداری کنند. اینگونه تشکلهای بزرگ با سرمایهگذاری اندک هریک از سهامداران به یک تشکل قدرتمند و کارآمد تبدیل میشود. لطفاً این همت ارزشمند به کارآمدی متمرکز شود و افراد صالح در رأس تعاونی در هیئت مدیره انتخاب شوند که خدای ناکرده همچون بعضی از تعاونیها برای چپاول داراییهای انباشتهشده وسوسه نشوند. حالا سیل نخبگان و دانشگاهیان برای مشارکت با مردم برای اجرای پروژههای آبخیزداری و آبخوانداری و یا هریک از دیگر راهکارها راه میافتد و همگان از این مشارکت خداجویانه شادمان میشوند. آیا اینگونه رویکردها خیلی دشوار است یا آنقدر از اوّل انقلاب تا کنون اینگونه تشکلها منجر به سوءاستفاده و ناکارآمدی شده که انگیزهای برای تجربه مجدد آن وجود ندارد؟
در عین حال گروههای کوچک همفکر و کاردان هم میتوانند اینگونه ساختارها تشکیل داده و بهتدریج آن را فراگیر کنند و نیازی نیست که ابتدا همه دستاندرکاران همراه و یکصدا شده و تعاونی ملی فراگیر تشکیل بدهند. یا یک گروه کوچک شروع و سپس توسعهیافته و نهایتاً بشود تعاونی ملی فراگیر مثلاً تعاونی ملی فراگیر دانشکده فنی، یا دانشگاه شریف یا امیرکبیر. لازم است همراه با پایلوتسازی فناوری برای مدیریت اینگونه کسبوکارهای جمعی دانش کسبوکار جمعی نیز تدوین و پیادهسازی شود تا منجر به کارآمدی گردد.
نخبگان و مسئولین قبلی نظام در همه ردهها کم و بیش مورد سؤال هستند که با منابعی که در اختیار داشتند چه کردند و حاشیههای بسیاری هم وجود دارد که ذکر آنها باعث سوءاستفاده دشمنان میشود. یک راهکار واقعی و مردمی برای مبارزه با دشمنان و ترفند توطئههای نرم آنها همین مشارکت مردمی نخبگان و دستاندرکاران از همه ردهها است که حضور ارزشمند و مبارک آنها یک پیام واقعی تمدنساز دارد که اگر در زمان مسئولیت مردم را فراخوان میکردند که بیایید مشارکت کنید حالا خود در میدان عمل وارد شوند. اگر منابعی دارند و ممکن است متهم شوند که دارند در خارج از کشور ویلا میخرند یا سرمایهگذاری میکنند و حالا با حضور آنها در میدان عمل برای حل اصلیترین چالش کشور و کمک به شکلگیری حکمرانی کارآمد آب در کشور هم از سرمایه خود سود حلال و با برکت میگیرند و هم دشمنان و رقبا و حسودها کر و کور و لال میشوند و همه مردم هم سپاسگزار و هم فرشتگان هم دعاگو و نهایتاً خداوند هم راضی و خیر و برکت کشور را میپوشاند.
بیاییم در فرایند دستیابی به ثروت و قدرت و سیاست در جمهوری اسلامی که بیضابطه است و منجر به تضاد منافع و درگیری جناحها و سلیقهها شده رقابت تخریبی به رقابت برای تعالیبخشی و مشارکت برای آبادانی تبدیل شود. مطمئن باشیم که دستاورد مادی این رویکرد صدها برابر اقدامات متعارف برای لابیگری در خلق ثروت و دستیابی به قدرت و سیاست خواهد بود. لطفاً تشریف بیاورید یکبار دیگر «همه با هم جهادسازندگی» را در ۱۴۰۴ به بعد تجربه کنیم آنهم با رویکردهای مدیریتی روزآمد، کارآمد دانشبنیان و تحولآفرین.
انتهای پیام/






دیدگاهتان را بنویسید